اگر تبلیغ دین نباشد، عالم عبث و بیهوده است. تبلیغ فقط راز کربلا نیست، بلکه راز هستی هم هست. تبلیغ دین تنها مسئولیت و رسالت پیامبران الهی است. در آیات کریمه قرآن خداوند متعال به رسول اکرم(ص) میفرماید: «تو هیچ وظیفهای جز ابلاغ نداری»(1)
در تبیین جایگاه تبلیغ، سه نکته را میتوان بیان کرد:
1. نقش حیاتی تبلیغ در شهادت امام حسین(علیه السلام)
2. رسالت منحصر به فرد پیامبر
3. وابسته بودن عالم هستی به تبلیغ
اگر امکان تبیلغ از بین برود عالم به پایان میرسد. یعنی زمانی حیات عالم معنا دارد که زمینه برای امکان ابلاغ دین باشد.
قیام امام حسین دلیلهای دیگری نیز داشته است که در وصیت نامهشان آمده است: «من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم»(2) اما همین اهداف هم جزیی از آن کلیت تبلیغ است؛ یعنی هدف اصلی شهادت امام حسین(علیه السلام)، تبلیغ است و خود «امر به معروف و نهی از منکر» را هم باید یکی از شاخههای آن به حساب آورد.
با توجه به سختیها و مشقتهایی که پیامبر اسلام و به طور بارزتر و اختصاصیتر امام حسین(علیه السلام) در کربلا متحمل شدند، پی به اهمیت تبلیغ میبریم.
همۀ امامان ما به شهادت رسیدند، اما شهادت امام حسین(علیه السلام) به گونهای طراحی شده بود که با هدف تبلیغ متناسب بود. امام حسین(علیه السلام) حماسه را به گونهای به پا کرد که عنصر تبلیغ حفظ شود. اگر امام حسین(علیه السلام) در مدینه هم میماندند شهید میشدند، اگر در مکه میماندند و اعمال حج را انجام میدادند، حضرت را ترور میکردند، همانطور که امیرالمومنین(علیه السلام) را ترور کردند و بقیه امامان را هم با سمّ ترور کردند.
اما امام حسین(علیه السلام) چون برای تبلیغ دین تن به شهادت داد و شهادتش برای تبلیغ تهیه شده بود، باید به گونهای دیگر شهید میشدند. چون برای تبلیغ آمدهاند، باید خانواده خود را نیز همراه خود بیاورد. زیرا امام حسین(علیه السلام) برای حفظ امکان تبلیغ به شهادت رسید.
جامعه اسلامی خیلی نیازمند تبلیغ است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره ارزش و اهمیت تبلیغ میفرمایند:«خیر در زندگی کسی نسیت مگر در یکی از این دو وضعیت باشد؛ یا در حال شنیدن حرف حساب، یا در حال گفتن حرف حساب»(3)
همچنین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید :«بهترین امت من کسی است که دعوت کند مردم را به سوی خداوند و مردم را با خدا دوست کند.»
ممکن است این سوال شود که آیا امر تبلیغ اختصاص به روحانیون و متخصصین در امر تبلیغ است، یا یک عمل عمومی است و قابلیت ارائه به عموم مردم را دارد؟
در واقع باید گفت که تبلیغ هیچگاه اختصاص به صاحبان دین و متبحران در امر تبلیغ نداشته و ندارد. بلکه تبلیغ یک فعالیت عمومی است. یک انسان شیعه باید بخشی از زندگی خود را صرف تبلیغ کند. هر کس نماز میخواند، باید بتواند دیگران را هم نمازخوان کند. باید بتواند مانند یک ضد ویروس عمل کند.
امر تبلیغ، یک امر فراگیر است. به خصوص برای شما مردم قم که مردم شهرهای دیگر انتظار دارند دین را بهتر بفهمید. اما در جامعه اسلامی ما نقش مذهبیها در امر تبلیغ بسیار کمرنگ است و معمولاً مذهبیهای ما خود را مسئول تبلیغ دین نمیدانند. نه تنها تبلیغ دین نمیکنند، بلکه گاهی با سکوت و بیتفاوتی خود، ضد تبلیغ دین هم عمل میکنند.
تبلیغ دین برای عموم مؤمنین یک وظیفه نیست، بلکه در حکم یک ویژگی است. یعنی ناخواسته این عمل را انجام میدهند. اساساً شیعه بدون تبلیغ نمیتواند زندگی کند. جامعۀ الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روضۀ امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیعۀ حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت.
در بین خانمها هم تبیلغ خیلی اهمیت دارد. عمومیت داشتن توان تبلیغی در خانمها خیلی اهمیت دارد. هیچ چیزی مثل مجالس روضۀ خانگی خانمها نمیتواند روضه امام حسین(علیه السلام) را تبلیغ کند.
عملیات تبلیغ دین به روشهای مختلف برای همۀ آدمهاست. همه میتوانند دین را تبلیغ کنند. در بسیاری از مواقع تبلیغ دین به روش امر به معروف و نهی از منکر است. اما گاهی امر به معروف و نهی از منکر نمیخواهد، نصیحت میخواهد. بسیاری از مواقع نصیحت لازم نیست، باید موعظه کرد، گاهی فقط اطلاعرسانی لازم است. گاهی اطلاعرسانی لازم نیست، درد و دل میخواهد. گاهی درددل نمیخواهد، ابراز احساسات تبلیغی کفایت میکند. لذا تبلیغ دین منحصر به سخنرانی کردن نیست، روشهای زیادی دارد.
گاهی از اوقات فقط از راه چهره به چهره و رفاقت میتوان اثر گذاشت. لذا یکی از راههای تبلیغ، برقراری رابطۀ نزدیک و رفاقت کردن است. گاهی برای تبلیغ دین باید رفاقتی برخورد کرد. مثلا بعضیها فقط از طریق شما که فامیلشان هستید، دستشان گرفته میشود. بعضی از همسایههایتان اگر شما بروید سراغشان هدایت میشوند.
اگر انسان عرق تبلیغ دین داشته باشد، در زندگی روزمره راههای زیادی برای تبلیغ دین پیدا میکند. ممکن است با گذاشتن یک نوار روضه در ماشین ذکر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را تبلیغ کنید. یا با نصب پرچمی بر در خانهتان، یا آرمی بر روی ماشین. با این تبلیغ کردن، شما اثر گذار خواهید بود.
امر تبلیغ را منحصر به سازمان نبلیغات اسلامی و صدا و سیما نکنیم. اثری که در تبلیغ چهره به چهره وجود دارد، هیچگاه در صدا و سیما نیست.
امام حسین(علیه السلام) برای باقی نگه داشتن امکان تبیلغ به شهادت رسید. لذا اشک و گریه برای امام حسین(علیه السلام) هم قیمتی از همین جنس دارد. و به همین دلیل است که اگر بروی در خانهات تنهایی برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنی، دیگر آن فایده و اثری که برای اشک گفتهاند را ندارد. زیرا آنچه از ما خواستهاند مودت است، نه صرف محبت. و مودت، محبتی است که ابراز میشود. آشکار کردن و نشان دادن محبت اباعبدالله(علیه السلام) میشود تبلیغ.
پیراهن سیاه تو در محرم عملیات تبلیغی است، فریاد تو در مجالس عزاداری و روضه امری است تبلیغی. و این اثر تبلیغی زمانی روشن میشود که میبینی مردم بعضی از کشورهای مسلمان، غدیر را نمیشناسند، اما با عاشورا به خوبی آشنایند و این اثر تبلیغی کار کردن برای عاشور است.
در راه تبلیغ، توجه به کربلا خیلی راهگشا است. مثلا اگر کسی را خواستید با خدا آشتی دهید و در این امر موفق نشدید، از راه امام حسین(علیه السلام) وارد شوید، از راه اباالفضل العباس وارد شوید. او را با کربلای حسین(علیه السلام) آشنا کنید. شما با کربلا به آسانی میتوانید در امر تبلیغ موفق بشوید. این اصلی است که بارها تجربه شده است و امتحان خود را پس داده است.
از امروز مجالس اباعبدالله الحسین(علیه السلام) یک رونق دیگری پیدا میکند، یک آتش دیگری در این مجالس میافتد و این برای این است که زمانی که حضرت زینب پا بر خاک کربلا میگذارد، قلبش آتش میگیرد. شما عزاداران التهاب قلب زینبید، این دسته عزاداریها که در خیابان از امروز آواره میشوند حال زینب است که دور حسینش میگردد....